تفاوت طراحی UI و UX در توسعه نرمافزار چیست؟
۱۴ شهریور ۱۳۹۹
بسیاری از افراد معمولا اصطلاحات UI و UX را بهجای یکدیگر استفاده میکنند و تفاوتی میان آنها قائل نمیشوند. ما در این مقاله قصد داریم به بررسی تفاوتهای میان طراحی UI و UX بپردازیم و ببینیم که چرا بهرهمندی از یک طراح حرفهای و اصطلاحا کاربلد در پروژه، بسیار باارزش و حائز اهمیت است.
اگر برنامه را به یک ساختمان و کد نوشته شده آن برنامه را به زیربنا، کف و دیوارهای آن ساختمان تشبیه کنیم؛ آنگاه UI یا همان رابط کاربری (user interface)، اسباب و اثاثیه و جذابیتهای ظاهری آن ساختمان محسوب میشود و UX یا تجربه کاربری (user experience) شامل روشها و راهکارهایی است که بهکمک آنها میتوانیم در سرتاسر این ساختمان حرکت کرده و از قابلیتهای مختلف آن ساختمان، استفاده کنیم.
در واقع زمانیکه UI و UX بهخوبی طراحی شده باشند، این نقاط قوت و طراحی خوب کاملا نامحسوس بوده و تا زمانیکه همهچیز درست کار میکند، شما هرگز متوجه خوب بودن آنها نخواهید شد. اما اگر اشتباهی در عملکرد آنها رخ بدهد، کاربران در عرض چند ثانیه متوجه آن میشوند که قطعا آنها را ناامید خواهد کرد.
طراحی UX چیست؟
در ابتدا، با تاریخچه UX شروع میکنیم. اصطلاح تجربه کاربری (user experience) اولینبار توسط Don Norman در اواخر دهه 1990 میلادی، ابداع شد. این محقق در رابطه با UX میگوید:
برخلاف نقش رسانهها در معرفی و تبلیغ شرکتها، UX تمامی جنبههای تعاملی کاربران با یک شرکت، خدمات و محصولات آن شرکت را در بر میگیرد.
اگر بخواهیم صادق باشیم، این تعریف همانقدری با فناوریهای توسعهیافته عصر جدید مرتبط است که ۲۰ سال پیش، با بازار، فناوریها و نرمافزارهای آن زمان ارتباط داشت. طراحی UX فرایندی است که نیازهای کاربران و نحوه رسیدگی به این نیازها را تعیین میکند. در این فرایند عوامل مختلفی از جمله پروفایل کاربر، محیط کاری و تعاملات در آن محیط کار، واکنشهای ذاتی، احساسات، نوع صنعت، هدف محصول یا سرویس و بسیاری از موارد دیگر، باید در نظر گرفته شوند. زمانیکه بسیاری از متغیرها تا حد امکان در این فرایند درنظر گرفته شدند، طراحان موظفاند که طرح اولیه UX را، اغلب در چندین نسخه متفاوت، ایجاد کنند.
گام بعدی، اعتبارسنجی است. در طول آزمونها و تستهایی که با دقت و جزئیات بالا انجام میشوند، برنامهنویسان ارزیابی میکنند که آیا نیازمندیهای کسبوکار و انتظارات مشتریان برآورده شده است یا خیر. اگر پاسخ منفی بود، این محصول باید بر مبنای این نیازمندیهای کسبوکار و انتظارات مشتریان، مجددا طراحی شده و دوباره تست شود.
همانطور که دیدید، طراحی UX یک موقعیت شغلی کاملا پیچیده است. در واقع طراحان UX بهصورت همزمان نقش طراح، بازاریاب، مدیر پروژه، روانشناس، محقق و غیره را در تیم توسعه نرمافزار ایفا میکنند. لیست وظایف مرتبط با طراحی UX بسیار طولانی است. این لیست وظایفی مانند رقابت و تجزیه و تحلیل مشتری، طرحریزی استراتژی محصول، نمونهسازی (ترسیم Wireframe محصول)، تهیه نقشه سفر مشتری (Journey Map)، تهیه محصول اولیه، قابلیت استفاده و تستهای A و B، همکاری با طراحان UI، توسعهدهندگان و تولیدکنندگان محتوا و بسیاری از مسئولیتهای دیگر را در بر میگیرد.
در واقع تمامی مسئولیتها و وظایف طراحان UX در راستای آن است که یک تجربه کاربری مثبت و رضایتبخش برای کاربران نهایی ایجاد شود؛ زیرا احساسات کاربران نسبت به برنامه، میتواند به نام تجاری شرکت تزریق شده و محبوبیت آن را افزایش بدهد.
نرمافزار سودمند، کاربری ساده و آسان، عملکرد و کارایی، ارکان اصلی و مهم در طراحی UX بهشمار میروند. بنابراین طراحان بخش UX نرمافزار باید در زمان ایجاد راهکارهای کاربرپسندانه (user-friendly)، چندین جنبه مختلف را در نظر داشته باشند. بهعبارت دیگر یک طراح UX باید بتواند بهصورت ادراکی با توجه به امکانات و قابلیتهای موردانتظار، مسیرهای مختلف برای ارائه راهکارهای کاربرپسندانه را از نظر بگذراند و نقشه راه مشخصی در ذهن داشته باشد.
بهعنوان مثال، بیایید یک برنامه سفارش غذا را بررسی کنیم. در اولین گام کاربر نمیداند که چگونه در این برنامه حساب کاربری ایجاد کند، به کارت اعتباری خودش متصل شود، سفارش خود را ثبت کند یا روش پرداختی را بهسرعت تغییر بدهد. بنابراین قطعا در تجربه کاربری کلی این نرمافزار، یک مشکل اساسی وجود دارد که شرایط را برای استفاده سریع و راحت کاربر از برنامه، پیچیده و دشوار میکند. ممکن است شما بهترین خدمات و محصولات غذایی را در ظرف سفارش مشتری ارائه کنید؛ اما اگر نرمافزار شما بهدلیل پیچیدگیهای بیشازحد مشتری را دلسرد کند، ممکن است آنها دیگر برای خرید مجدد به شما مراجعه نکنند و برای همیشه مشتریان خود را از دست بدهید.
مفهوم UI و UX چیست؟
اگر UX بیانگر کارکردها و قابلیت استفاده از برنامه باشد، آنگاه UI همان جلوه و نمایش بصری کارکردهای آن برنامه خواهد بود. بهعبارت دیگر، UI یک برنامه مشخص میکند که آن برنامه چگونه بهنظر میرسد، ظاهر آن چگونه است و این برنامه چگونه با کاربران نهایی (end-user) همکاری و تعامل دارد. علاوهبراین، UI تفسیر مستقیمی از یک نام تجاری و نشاندهنده نحوه ارتباط آن برند با مشتریان است که تاثیر بسزایی در برندسازی و محبوبیت یک شرکت خواهد داشت. در واقع UI نحوه ارتباطات بصری یک برند را به کاربر منتقل کرده و با تاکید بر مشخصهها و ویژگیهای آن برند، تجربه کاربری برنامه را تقویت میکند.
طراحی UI فرایندی است که بهآرامی، کاربر را برای استفاده از قابلیتها و کارکردهای برنامه، هدایت میکند. طراحی UI برای هدایت کاربر در میان امکانات و کارکردهای برنامه، از عوامل مختلفی کمک میگیرد. برای نمونه، رابط کاربری سازگار با یک پلتفرم معین، محتوای برنامه شامل متن، عکس، ویدئو، تصویر و انیمیشن، ساختارهایی مانند دکمهها (button) و چکباکسها (checkbox)، و اقدامات برنامه که مشخص میکنند پس از کلیک کردن، تایپ کردن، کشیدن، ضربه زدن و حرکت قوسی دست بر عناصر اصلی برنامه، چه اتفاقی رخ میدهد، مواردی هستند که به هدایت کاربر در میان قابلیتهای برنامه کمک میکنند.
یک رابط کاربری خوب باید از یک طراحی تمیز، جریانهایی قابل درک از قابلیتهای برنامه، ناوبری و حرکت ساده و آسان میان جریانها، نمادهای شناختهشده و آشنا، پاسخگویی کارآمد، اصول زیباشناختی و طراحی رضایتبخش ظاهر برنامه و بسیاری از عوامل دیگر، برخوردار باشد.
درست مانند موقعیت شغلی طراحی UX، یک متخصص UI نیز شغلی پیچیده، اما با یک هدف سرراست و قابلفهم، دارد. این هدف، همان ساخت ظاهر و نمای برنامه بهروشی کارآمد و صحیح است. برای تحقق این هدف، طراحان UI باید وظایف مختلفی از جمله تحلیل ترندها و مشتری، برندسازی، تحقیق و توسعه گرافیکی برنامه، تعامل، تهیه نمونه اولیه UI، انیمیشن، سازگاری برنامه با تمامی دستگاهها و صفحهنمایشهایی در اندازههای مختلف، همکاری با توسعهدهندگان و طراحان UX را در راستای کار خود قرار بدهند.
همانطور که متوجه شدید، بسیاری از اهداف و مسئولیتهای طراحان رابط کاربری و تجربه کاربری، در هم تنیدهاند و ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، بهطوری که تفکیک آنها پیچیده است. بنابراین جای تعجبی ندارد که همگی یک هدف مشابه دارند و این هدف طراحی یک محصول کاربرپسندانه است. اکنون که دانش پایهای از مفاهیم رابط کاربری و تجربه کاربری بهدست آوردهاید، میتوانیم به بررسی بزرگترین تفاوتهای میان UI و UX بپردازیم.
آیا UI بخشی از UX است؟
تجربه کاربری (UX) و رابط کاربری (UI) بخشهای متفاوتی از یک برنامه بهشمار میروند. با این حال، گاهی اوقات طوری بهنظر میرسد که آنها با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. اما UI و UX چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
تصویر بالا این تفاوت را بهخوبی نشان میدهد. در ادامه از مثال برنامه سفارش غذا استفاده میکنیم تا توصیف و درک فرایندهای اصلی برنامه و مراحل UI و UX، سادهتر باشد.
تجربه کاربری در مقابل رابط کاربری
در فرایند طراحی جریانهای برنامه، ابتدا به طراحی تجربه کاربری (UX) نرمافزار پرداخته میشود و پس از آن، برنامه وارد فاز طراحی رابط کاربری (UI) میشود. UX مشخصکننده چگونگی کارکرد یک برنامه و UI، جلوه و ظاهر کارکردهای آن برنامه را تعیین میکند. بنابراین منطقی بهنظر میرسد که ابتدا UX یک برنامه طراحی شود. پس از آنکه طراح UX، منطق و معماری جریانهای برنامه را طراحی کرد، طراح UI میتواند ادامه طراحی برنامه را بهدست بگیرد و جلوههای بصری و ظاهر آن برنامه را بر مبنای فرضیات UX، طراحی کند.
کاربران از برنامه چه میخواهند؟
در واقع طراح UX باید یک رویکرد کاملا کاربرمحور را در راستای کار خود قرار بدهد. طراحان UX باید بدانند که اولویتهای کاربران چیست، چهچیزهایی را دوست دارند، از چهچیزی پرهیز میکنند، چهچیزی برای آنها بهسرعت قابلدرک بوده و چهچیزی غیرقابل درک است، چه انتظاراتی دارند و چه مواردی باید به برنامه افزوده یا از آن کاسته شوند تا نیازهای کاربران رفع شوند. زمانیکه تمامی این نکات اجرا و تست شوند، پروژه و تمامی جریانهای برنامه (کارکردهای برنامه)، به دست طراحان UI سپرده میشوند تا یک رابط کاربرپسندانه همراه با ظاهری زیبا و مناسب، برای برنامه طراحی کنند.
Macro UX و Micro UI
طراحان UX در سطح کلان (Macro) و طراحان UI در سطوح بسیار کوچک و جزئی (Micro)، به طراحی کارکردهای یک برنامه میپردازند. کیفیت و روند تعاملات میان کاربر و برنامه، برای تمامی طراحان UI و UX اهمیت بالایی دارد. اما تفاوت آنها در این است که طراحان UX مقیاس بزرگتری از برنامه را در نظر دارند و در سطح کلان (macro)، بهطراحی قابلیتهای برنامه میپردازند.
بهعنوان مثال جریان برنامه سفارش غذا، کاربر را قادر میسازد که یک حساب کاربری ایجاد کند، رستورانها را مرور کند، یک سفارش ایجاد کند، هزینه سفارش خود را پرداخت و در نهایت فرایند تحویل سفارش را پیگیری کند. طراحان UX به طراحی همین جریانهای برنامه میپردازند.
درحالیکه طراحان UI به طراحی جزئیات ظاهری عناصر مختلفی میپردازند که در روند برنامه، کاربر با آنها سروکار دارد. در واقع، سهولت استفاده از کارکردها و زیبایی عناصر یک برنامه، برای طراحان UI اهمیت دارد. در مثال قبل، مواردی از جمله طیف رنگها، فونتها، نمادها یا انیمیشنهای ساده و نامحسوسی که با فشردن یک دکمه مشاهده میکنید، در طراحی UI حائز اهمیت هستند.
زیبایی عملکردهای برنامه
همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم، UX کارکردها و قابلیت استفاده از یک برنامه را تعریف میکند و UI نیز به طراحی جلوهها و زیبایی این کارکردها میپردازد. به عبارت دیگر، UX این امکان را برای شما فراهم میکند که از عملکردهای اصلی نرمافزار استفاده کنید. برای مثال بتوانید با استفاده از برنامه سفارش غذا، از نزدیکترین رستوران چینی غذا سفارش بدهید. همچنین UI به شما کمک میکند که از طریق یک رابط کاربری کارآمد، ساده و در عین حال زیبا، از قابلیتهای آن برنامه استفاده کنید. برای مثال، در طراحی UI برنامه سفارش غذا شاهد یک دکمه «درج سفارش» هستیم که وضوح بالایی دارد و بهراحتی قابل مشاهده است. همچنین این دکمه بهقدری بزرگ است که فارغ از نوع دستگاه و اندازه نمایشگر آن، انگشت شما بهراحتی و بدون هیچ مشکلی بر روی آن قرار میگیرد و مشکلی برای ضربه زدن با انگشت به آن دکمه نخواهید داشت.
چرا طراحی UI و UX در توسعه نرمافزار اهمیت دارد؟
به نقل از بسیاری از طراحان، عموم مشتریان ترجیح میدهند که فاز برنامهریزی و ساخت فایلهای گرافیکی موکاپ (mockup) را کنار بگذارند. آنها ترجیح میدهند که تنها به توسعه برنامه بپردازند و عقیده دارند که از دیدگاه تجاری، این مراحل کاملا غیرضروری و بیهوده هستند.
اما UX کاملا بر مبنای کسبوکار مشتریان طراحی میشود و بهصورت مستقیم بر روی جذب، رفع نیازها و جلب رضایت کاربران آینده برنامه، تمرکز دارد.
در طول جلسات تعیین محدوده (scoping session) که در فرایند توسعه نرمافزار برگزار میشوند، طراحان UX بررسی میکنند که آیا حداقل محصول قابلارائه (MVP: minimal viable product)، بهعنوان اولین نسخه از محصول جهت ارزیابی بازخورد بازار، با مدل تجاری همخوانی دارد یا خیر. علاوهبراین در این جلسات بررسی میشود که آیا این محصول میتواند اهداف کسبوکار مربوطه را محقق ساخته و مشکلات آن را رفع یا محدود کند یا خیر.
چیزی که بسیاری از افراد نمیتوانند درک کنند، این است که آمادهسازی مناسب طرح و شرایط پیش از شروع کار، منجر به صرفهجویی در منابع و ذخیره پول و زمان شما در بلندمدت خواهد شد. چرا که در طی جلسات تعیین محدوده نرمافزار بسیاری از مشکلات ساده و قابلاجتناب رفع میشوند و شما دیگر نیازی ندارید که برای رفع این مشکلات، زمان و منابع خود را صرف کنید. نکته جالبتوجه دیگر این است که طراحان میتوانند در همان مرحله اول، عناصر و سیستمهایی را طراحی کنند که بهکمک آنها، توسعهدهندگان بتوانند بهراحتی و در موقعیتهای مختلف از آن طرحها استفاده کرده و در آینده نیز نیازی به دخالت طراحان نداشته باشند.
حتی پس از آنکه محصول پیادهسازی شد، تیمهای توسعه UX و UI همچنان میتوانند به شما کمک کنند. در واقع طراحان میتوانند با بازنویسی عناصر، بخشها، رنگها و غیره، نرخ تبدیل (conversion rate) برنامه را بهبود ببخشند. به این ترتیب تعامل میان کاربر و برنامه، بسیار سادهتر و کارآمدتر خواهد شد.
در نهایت تجربه کاری طراحان UI و UX عاملی است که به افزایش کیفیت کار و بهبود عملکرد آنها کمک میکند. یک طراح UI میداند که علامت ضربدر (×) نشاندهنده قابلیتی از برنامه است که امکان بستن پنجره برنامه را برای کاربر فراهم میکند. بنابراین اگر طراح رابط کاربری از این نماد برای شروع یک ویدئو، تایید یا هر مورد دیگری در برنامه استفاده کند، کاربر در همان ابتدای کار دچار سردرگمی شده و به اشتباه میافتد. این تنها یک مثال ساده از تاثیر تجربیات کاری طراحان در بهبود کیفیت یک برنامه است. طراحان UI و UX در کنار یکدیگر تلاش میکنند تا محصول موردنظر از دیدگاه کاربران، استفادهی آسان و ظاهر زیبایی داشته باشد. در واقع تاثیر این مراحل در بهبود نظریات و تصورات کاربران از یک محصول، بسیار چشمگیر، ارزشمند و حائز اهمیت است و نمیتوانید برای آن بهایی درنظر بگیرید.
همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم، حتی اگر شما بهترین محصولات را با قیمتهایی ایدهآل به مشتری ارائه دهید، زمانی که کاربران را در استفاده از کارکردهای پایهای برنامه، مانند هدایت مشتری برای استفاده از امکانات برنامه، وبسایت یا هر محصول دیگری دلسرد کنید، آنها را برای همیشه از دست خواهید داد. تمامی کاربران از پیچیدگیها اجتناب میکنند و ترجیح میدهند که در هنگام استفاده از برنامه، وبسایت و سایر محصولات، آسوده و راحت باشند. زمانیکه یکی از کارکردهای برنامه دشوار بهنظر برسد، کاربران آن برنامه را بهکلی کنار گذاشته و ابزار دیگری را که پیچیدگی کمتری دارد، انتخاب میکنند.
در نهایت یک محصول بیعیب و نقص باید از هر دو طراحی UI و UX بهرهمند شده باشد. محصول شما بهکمک طراحی UX از یک معماری کارآمد و بهینه برخوردار است، اما بدون UI بهطور کامل فاقد ارتباطات بصری بوده و از تاثیر جاذبه چشمی بیبهره خواهد بود. در مقابل یک برنامه با استفاده از طراحی UI، ظاهر جذاب و مناسبی خواهد داشت. اما بدون استفاده از طراحی UX، این ظاهر زیبا کاملا بیفایده و بدون استفاده خواهد بود.
در پایان باید توجه داشته باشید که شرکتهای نرمافزاری تنها به پیادهسازی یک محصول نمیپردازند، بلکه پس از ارائه محصول از آن پشتیبانی میکنند. در واقع توسعه نرمافزار یک فرایند ثابت و پایانپذیر نیست و همواره فضایی برای بهبود و ارتقا در آن وجود خواهد داشت. چرا که همواره ترندها، عادات و نیازهای کاربران و فناوریها در یک کسبوکار تغییر میکنند. بنابراین باید در این شرایط انعطافپذیر باشید و همزمان با این تغییرات، بتوانید عملکرد خود را بهصورت پویا برای سازگاری با شرایط تغییر بدهید.
منبع: https://tsh.io/blog/difference-between-ux-and-ui-design