تغییرات اخیر

در اینجا اطلاعیه‌ها، نسخه‌ها و تغییرات جدید لیارا فهرست می‌شوند.

معماری ایجنت‌محور در هوش مصنوعی: مفهوم، کاربرد و انواع آن


۱۵ شهریور ۱۴۰۴

در معماری ایجنت‌محور(agentic architecture)، سیستم‌های هوش مصنوعی به جای تمرکز روی یک مدل واحد، به مجموعه‌ای از ایجنت‌های مستقل تقسیم می‌شوند که هر کدام روی یک وظیفه مشخص متمرکز هستند. این ایجنت‌ها می‌توانند همزمان اجرا شوند، داده‌ها را پردازش کنند، با هم هماهنگ شوند و خروجی‌های خود را به شکل هوشمندانه ترکیب کنند.

به‌جای مدیریت دستی یا دخالت مستقیم انسان، معماری ایجنت‌محور اجازه می‌دهد سیستم خودش تصمیم بگیرد که کدام ایجنت چه کاری انجام دهد و چگونه نتایج حاصل از ایجنت‌ها را ترکیب کند. این رویکرد باعث افزایش سرعت پردازش، کاهش خطای پروژه‌های پیچیده هوش مصنوعی می‌شود. به عبارتی، هر ایجنت مثل یک بخش متخصص عمل می‌کند و در نهایت همه باهم خروجی یکپارچه و دقیق تولید می‌کنند، بدون اینکه زیرساخت پیچیده‌ای لازم باشد.

با هوش مصنوعی لیارا، دسترسی سریع و پایدار به API هوش مصنوعی داشته باشید.
✅ ارائه API هوش مصنوعی✅ ادغام آسان با سرویس‌ها و اپلیکیشن‌ها✅ مقیاس‌پذیری و امنیت بالا
خرید و راه‌اندازی سرویس هوش مصنوعی

آنچه در ادامه می‌خوانید:

  • معماری ایجنت محور چیست؟
  • معماری ایجنت محور چگونه کار می کند؟
  • تفاوت Agentic و non Agentic در هوش مصنوعی
  • انواع معماری ایجنت محور
  • فریم ورک های ایجنت محور چیست؟
  • جمع بندی
  • سوالات متداول
معماری ایجنت محور

معماری ایجنت محور چیست؟

معماری ایجنت‌محور به ساختار و طراحی سیستم‌هایی اشاره دارد که بر پایه‌ی عامل‌های هوشمند (AI Agents) ساخته می‌شوند. در چنین معماری‌ای، هدف اصلی این است که مدل‌های هوش مصنوعی نه تنها به‌صورت منفعل پاسخ دهند، بلکه بتوانند به شکل خودکار، پویا و مبتنی بر تصمیم‌گیری مستقل، وظایف مختلف را انجام دهند.

در معماری‌های سنتی هوش مصنوعی، معمولا همه چیز طبق اجرای یک مدل واحد پیش می‌رود، اما در معماری ایجنت‌محور، چندین عامل هوشمند می‌توانند همزمان وارد عمل شوند، هر کدام با داده‌ها یا apiهای مختلف ارتباط برقرار کنند، تصمیم‌های مستقل بگیرند و حتی خروجی همدیگر را بازبینی و اصلاح کنند تا نتیجه‌ی نهایی قابل اعتمادتر شود.

عامل هوش مصنوعی و هر آنچه باید در مورد آن‌ها بدانید را در مقاله زیر بخوانید.
عامل هوش مصنوعی چیست؟

چرا معماری ایجنت محور مهم است؟

ایده‌ی اصلی Agentic AI یا همان هوش مصنوعی ایجنت‌محور این است که عامل‌ها مانند یک انسان عمل کنند، مانند زیر:

  • برنامه‌ریزی (Planning): مشخص کردن مسیر رسیدن به هدف.
  • اقدام (Action): اجرای گام‌های مشخص روی داده‌ها یا سرویس‌ها.
  • حافظه (Memory): نگه‌داری و بازیابی داده‌ها برای تصمیم‌های آینده.
  • بازتاب (Reflection): ارزیابی عملکرد خود و اصلاح خطاها.

این چرخه دقیقا شبیه رفتار انسان است، وقتی که برای رسیدن به یک نتیجه، تصمیم‌گیری می‌کنند.

نقش LLMها و یادگیری ماشین در معماری ایجنت محور

پیشرفت الگوریتم‌های یادگیری ماشین و مدل‌های زبانی بزرگی مانند GPT یا LLaMA باعث شده عامل‌ها فقط کارهای ساده انجام ندهند، بلکه سراغ وظایف خیلی پیچیده‌تر نیز بروند. معماری ایجنت‌محور در واقع یک چارچوب هوشمند می‌سازد که این عامل‌ها بتوانند کنار یکدیگر کار کنند، بین داده‌ها و سرویس‌های مختلف جابه‌جا شوند و حتی نتایج کار همدیگر را تکمیل یا اصلاح کنند. معماری ایجنت‌محور این امکان را فراهم می‌کند که:

  • یک LLM نه فقط پاسخ متنی تولید کند، بلکه به‌عنوان هسته‌ی تصمیم‌گیرنده برای چندین ایجنت عمل کند.
  • ایجنت‌ها بتوانند به APIها، پایگاه‌های داده و حتی سیستم‌های خارجی متصل شوند و خودشان وظایف را مدیریت کنند.
  • سیستم‌ها مقیاس‌پذیرتر و انعطاف‌پذیرتر شوند و در محیط‌های پویا و متغیر عملکرد دقیق‌تری داشته باشند.

ویژگی های معماری ایجنت محور

برای اینکه یک سیستم ایجنت‌محور واقعا کارآمد باشد، باید ویژگی‌های زیر را داشته باشد:

  • خودمختاری (Autonomy): ایجنت‌ها می‌توانند بدون دخالت مداوم انسان تصمیم‌گیری کنند.
  • سازگاری (Adaptability): امکان واکنش سریع به تغییر داده‌ها یا شرایط محیطی.
  • قابلیت تعامل (Interoperability): توانایی اتصال به منابع داده، APIها و سیستم‌های ناهمگون.
  • همکاری چندعاملی (Multi-Agent Collaboration): ترکیب خروجی چند مدل یا ایجنت برای رسیدن به یک نتیجه‌ی بهتر و دقیق‌تر.

یک مثال کاربردی از معماری ایجنت محور

فرض کنید می‌خواهید یک داشبورد هوشمند تحلیل بازار طراحی کنید:

  • یک ایجنت وظیفه‌ی جمع‌آوری داده از APIهای مختلف (مانند اخبار مالی و شبکه‌های اجتماعی) را بر عهده دارد.
  • ایجنت دیگر با استفاده از LLM تحلیل احساسات کاربران و روند بازار را انجام می‌دهد.
  • یک ایجنت سوم نتایج را خلاصه کرده و گزارش نهایی را برای تیم شما آماده می‌کند.

این هماهنگی بدون معماری ایجنت‌محور بسیار پیچیده و زمان‌بر خواهد بود، اما با Agentic Architecture تمام این کارها به‌صورت خودکار و در قالب یک جریان کاری منسجم انجام می‌شوند.

چرا چت‌بات‌ها نیت ما را نمی‌فهمند؟ از تولید زبان تا گفت‌وگوی با LLM ها
گفت‌وگوی با LLM

معماری ایجنت محور چگونه کار می کند؟

بهتر است بدانید، معماری ایجنت‌محور باید اجزایی داشته باشد که چهار عنصر اصلی عامل‌های هوشمند را پشتیبانی کنند:

هدف‌گذاری (Intentionality / Planning)، پیش‌بینی (Forethought)، واکنش خودکار (Self-Reactiveness) و بازتاب عملکرد (Self-Reflectiveness).

  1. هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی (Intentionality & Forethought): هر ایجنت ابتدا هدف مشخصی دریافت می‌کند یا خودش تعیین می‌کند، سپس یک برنامه مرحله‌ای برای رسیدن به آن هدف می‌سازد.
  2. جمع‌آوری و واکنش خودکار (Tool/API Calling & Self-Reactiveness): ایجنت‌ها داده‌ها را از منابع مختلف مثل پایگاه داده، APIها یا سرویس‌های خارجی جمع‌آوری می‌کنند و بر اساس آن تصمیم می‌گیرند چه اقدام بعدی لازم است.
  3. تحلیل و بازتاب عملکرد (Self-Reflectiveness): ایجنت عملکرد خودش را پایش و بررسی می‌کند، اشتباهات را شناسایی می‌کند و در صورت نیاز مسیر یا پرامپت‌ها را اصلاح می‌کند.
  4. هماهنگی چندعاملی (Multi-Agent Collaboration): اگر چند ایجنت با هم کار می‌کنند، هر کدام خروجی خود را با دیگری هماهنگ می‌کند و نتایج ترکیبی تولید می‌شود.

این عناصر، به ایجنت‌ها اجازه می‌دهند چرخه کار خودشان را مدیریت کنند و نیاز چندانی به دخالت انسان نداشته باشند.

ایجنت فروش

مثال عملی: فرض کنید می‌خواهید یک سامانه تحلیل داده‌های فروش ایجاد کنید:

  • ایجنت اول داده‌های فروش را جمع‌آوری می‌کند.
  • ایجنت دوم روندها و تحلیل احساسات مشتریان را استخراج می‌کند.
  • ایجنت سوم گزارش نهایی و خلاصه نکات کلیدی را تولید می‌کند.

تمام این کارها بدون دخالت مستقیم انسان انجام می‌شود. نتیجه این است که بدون دخالت مستقیم انسان، یک جریان کاری پیچیده و چندمرحله‌ای به صورت خودکار اجرا می‌شود و خروجی دقیق، کاربردی و آماده استفاده تحویل داده می‌شود.

تفاوت Agentic و non Agentic در هوش مصنوعی

اگر بخواهیم ساده بگوییم، معماری ایجنت‌محور به هوش مصنوعی اختیار می‌‎دهد و اجازه می‌دهد فراتر از یک مدل ساده عمل کند و رفتاری شبیه به یک عامل خودمختار داشته باشد. در این حالت، ایجنت‌ها می‌توانند با محیط بیرونی تعامل کنند، ابزارها و APIها را به‌کار بگیرند، داده‌های تازه جمع‌آوری کنند و برای رسیدن به هدف، تصمیم‌های مستقل بگیرند.

در مقابل، معماری غیر ایجنت‌محور بیشتر به شکل سنتی کار می‌کند. در این رویکرد یک مدل زبانی بزرگ (LLM) مثل GPT فقط وظیفه دارد بر اساس ورودی و زمینه‌ی داده شده خروجی تولید کند؛ بدون اینکه بتواند اطلاعات جدید ذخیره کند، تصمیم‌گیری مستقل انجام دهد یا چندین مرحله را پشت سر هم مدیریت کند. این معماری برای کارهای خطی و ساده مثل تولید متن، تحلیل معنایی یا پاسخ‌دهی در چت‌بات‌ها کافی است، اما وقتی به مسئله‌های پیچیده‌تر برسیم دچار محدودیت می‌شود. در جدول زیر تفاوت معماری Agentic و non Agentic به‌خوبی بیان شده است.

ویژگی‌هامعماری ایجنت‌محور (Agentic)معماری غیر ایجنت‌محور (Non-Agentic)
نوع رفتارخودمختار؛ ایجنت می‌تواند تصمیم بگیرد، برنامه‌ریزی کند و مسیر را اصلاح کندخطی و وابسته به ورودی؛ فقط خروجی بر اساس متن یا داده‌ی ورودی تولید می‌شود
تعامل با محیطاتصال به APIها، پایگاه داده و ابزارهای خارجی برای جمع‌آوری و پردازش دادهمحدود به داده‌های از پیش موجود در مدل
حافظه و یادگیریامکان استفاده از حافظه و به‌روزرسانی مداوم اطلاعاتفاقد حافظه پویا؛ هر پرسش مستقل از قبلی است
کاربردهادستیارهای هوشمند، تحلیل داده‌های پیچیده، هماهنگی چند ایجنت (Multi-Agent Systems)تولید متن ساده، چت‌بات پایه، تحلیل احساسات یا ترجمه
انعطاف‌پذیریقابلیت سازگاری با شرایط متغیر و محیط‌های پویامحدود به سناریوهای از پیش تعریف‌شده

انواع معماری ایجنت محور

برای درک بهتر معماری‌های ایجنت‌محور، معمولا آن‌ها را به چند دسته تقسیم می‌کنند: تک‌عاملی (Single-Agent)، چندعاملی (Multi-Agent) و همچنین معماری‌های عمودی (Vertical)، افقی (Horizontal) و ترکیبی (Hybrid). هرکدام ساختار، مزایا، محدودیت‌ها و کاربردهای خاص خود را دارند.

سیستم‌های چندعاملی در هوش مصنوعی چیست و چطور باعث افزایش بهره‌وری می‌شوند؟
سیستم های چند عاملی چیست؟

معماری تک‌عاملی (Single-Agent Architecture)

در این مدل فقط یک ایجنت هوش مصنوعی وجود دارد که به‌صورت مستقل محیط را درک می‌کند، تصمیم می‌گیرد و اقدام می‌کند.

مزایا:

  • خودمختاری کامل؛ بدون نیاز به تعامل با ایجنت‌های دیگر.
  • طراحی و پیاده‌سازی ساده
  • منابع محاسباتی کمتر
  • خطایابی و مانیتورینگ آسان
  • هزینه نگهداری پایین‌تر

ضعف‌ها:

  • مقیاس‌پذیری محدود (برای وظایف پیچیده مناسب نیست)
  • انعطاف‌پذیری کم در کارهای چندمرحله‌ای
  • معمولاً فقط در یک حوزه‌ی خاص خوب عمل می‌کند

کاربردهای مناسب:

  • چت‌بات‌های ساده
  • سیستم‌های پیشنهاددهنده (مثل پیشنهاد فیلم یا آهنگ)

معماری چندعاملی (Multi-Agent Architecture)

معماری چندعاملی (Multi-Agent Architecture)

در این معماری، چندین ایجنت با نقش‌های مختلف کنار هم کار می‌کنند. هر کدام می‌تواند روی یک حوزه تخصص داشته باشد، مثلا یکی روی پردازش زبان طبیعی، یکی روی بینایی ماشین و دیگری روی تحلیل داده.

مزایا:

  • همکاری ایجنت‌ها برای حل مسائل پیچیده
  • قابلیت انطباق با شرایط پویا و تغییر نیازها
  • انعطاف‌پذیری بالا
  • امکان ترکیب تخصص‌های مختلف
  • مناسب برای مسائل چندوجهی

ضعف‌ها:

  • پیچیدگی در هماهنگی و مدیریت ارتباطات
  • مصرف منابع بیشتر

کاربردهای مناسب:

  • سیستم‌های تصمیم‌گیری هوشمند
  • پروژه‌های چندرشته‌ای (مثل تحلیل بازار یا پژوهش علمی)

معماری عمودی (Vertical Architecture)

در معماری عمودی، یک ایجنت به‌عنوان رهبر وجود دارد که کارها و تصمیم‌ها را مدیریت می‌کند. بقیه ایجنت‌ها نقش زیردست دارند و گزارش کار خود را به رهبر می‌دهند.

مزایا:

  • کارایی بالا در وظایف ترتیبی و چندمرحله‌ای
  • مسئولیت‌پذیری و کنترل روشن

ضعف‌ها:

  • ایجاد گلوگاه (Bottleneck) در رهبر
  • وابستگی بیش از حد به یک ایجنت (Single Point of Failure)

کاربردها:

  • اتوماسیون فرآیندهای چندمرحله‌ای
  • تولید مستندات سازمانی

معماری افقی (Horizontal Architecture)

ساختار این معماری طوری است که، ایجنت‌ها در یک سطح برابر قرار دارند و بدون رهبری مرکزی باهم همکاری می‌کنند.

مزایا:

  • توانایی پردازش موازی
  • حل مسائل پیچیده با ایده‌های متنوع

ضعف‌ها:

  • نیاز به مدیریت هماهنگی
  • تصمیم‌گیری ممکن است زمان‌بر باشد

کاربردها:

  • طوفان فکری (Brainstorming)
  • حل مسائل میان‌رشته‌ای

معماری ترکیبی (Hybrid Architecture)

این معماری ترکیبی از مدل عمودی و افقی است. رهبری در آن وجود دارد، اما وابسته به وظیفه می‌تواند تغییر کند یا بین ایجنت‌ها جابه‌جا شود.

مزایا:

  • انعطاف‌پذیری بالا
  • ترکیب خلاقیت و ساختارمند بودن

ضعف‌ها:

  • طراحی و مدیریت پیچیده‌تر
  • نیاز به منابع و مکانیزم‌های کنترلی بیشتر

کاربردها:

  • برنامه‌ریزی استراتژیک
  • پروژه‌هایی که نیاز به ترکیب خلاقیت و ساختار دارند

در جدول زیر در یک نگاه می‌توانید انواع معماری‌های ایجنت‌محور را مقایسه کنید.

نوع معماریویژگی اصلیمزایامحدودیت‌هابهترین کاربردها
تک‌عاملی (Single-Agent)یک ایجنت مستقلساده، سریع، ارزان، منابع کمترمقیاس‌پذیری محدود، مناسب مسائل خطیچت‌بات ساده، سیستم‌های پیشنهاددهنده
چندعاملی (Multi-Agent)چند ایجنت با نقش‌های تخصصیانعطاف‌پذیر، حل مسائل پیچیده، ترکیب تخصص‌هاهزینه و پیچیدگی بالاترتحلیل بازار، پروژه‌های میان‌رشته‌ای
عمودی (Vertical)رهبری متمرکز و ساختار سلسله‌مراتبیکنترل روشن، کارایی در وظایف ترتیبیگلوگاه در رهبر، نقطه شکست واحداتوماسیون فرآیند، تولید مستندات
افقی (Horizontal)همکاری هم‌سطح ایجنت‌هانوآوری، پردازش موازی، تولید ایده‌های متنوعچالش در هماهنگی، تصمیم‌گیری کندترطوفان فکری، حل مسائل میان‌رشته‌ای
ترکیبی (Hybrid)ترکیب رهبری و همکاری آزادانعطاف کامل، ترکیب ساختار و خلاقیتطراحی و مدیریت پیچیده‌تربرنامه‌ریزی استراتژیک، پروژه‌های پویا

فریم ورک های ایجنت محور چیست؟

وقتی از فریم‌ورک‌های ایجنت محور صحبت می‌کنیم، منظور معماری‌ها یا مدل‌هایی است که مشخص می‌کنند یک ایجنت چگونه وظایف خود را انجام دهد، تصمیم بگیرد و با محیط اطراف تعامل داشته باشد. این فریم‌ورک‌‌ها در واقع قواعد و ساختارهایی را تعیین می‌کنند که ایجنت‌ها بتوانند خودمختار، هوشمند و سازگار عمل کنند.

مدل هوش مصنوعی چیست؟ کاربرد و انواع AI به زبان ساده
مدل هوش مصنوعی چیست؟

۱. معماری واکنشی (Reactive Architectures)

در این نوع فریم‌ورک، ایجنت‌‌ها به‌صورت مستقیم و فوری به ورودی‌ها واکنش نشان می‌دهند. هیچ حافظه‌ یا برنامه‌ریزی بلندمدتی در کار نیست، فقط محرک → واکنش.

مثال کاربردی: یک ربات جاروبرقی که وقتی به دیوار برخورد می‌کند، مسیرش را تغییر می‌دهد.

  • مزیت: سریع و ساده
  • ضعف: ناتوانی در یادگیری از گذشته یا پیش‌بینی آینده

۲. معماری استدلالی (Deliberative Architectures)

اینجا ایجنت‌ها فقط واکنش‌گر نیستند، بلکه تحلیل و برنامه‌ریزی می‌کنند. آن‌ها مدل درونی از محیط می‌سازند، شرایط آینده را پیش‌بینی می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند.

مثال کاربردی: یک سیستم مسیریابی GPS که بهترین مسیر را با توجه به ترافیک انتخاب می‌کند.

  • مزیت: تصمیم‌های هوشمندانه‌تر و هدف‌محور
  • ضعف: کندتر و پیچیده‌تر از واکنشی

۳. معماری شناختی (Cognitive Architectures)

این معماری سطح پیشرفته‌تری است و سعی می‌کند تفکر انسان‌مانند را شبیه‌سازی کند. شامل ماژول‌هایی مانند ادراک، حافظه، استدلال و سازگاری است.

مثال: یک دستیار هوشمند که نه تنها پیام شما را می‌خواند، بلکه الگوهای رفتاری‌تان را یاد می‌گیرد و پیشنهادهای شخصی‌سازی شده می‌دهد.

  • مزیت: یادگیری و سازگاری در محیط‌های پیچیده
  • ضعف: طراحی و پیاده‌سازی بسیار دشوار و پرهزینه

۴. معماری BDI (Belief–Desire–Intention)

یکی از معروف‌ترین فریم‌ورک‌های شناختی، معماری باور-میل-نیت یا همان BDI است. این مدل تلاش می‌کند تصمیم‌گیری منطقی انسان را بازسازی کند.

باورها (Beliefs): دانشی که ایجنت از محیط دارد.

  • مثال: «در بسته است.»

امیدها یا میل‌ها (Desires): اهدافی که ایجنت می‌خواهد به آن برسد.

  • مثال: «می‌خواهم وارد اتاق شوم.»

نیت‌ها (Intentions): اقداماتی که ایجنت برای رسیدن به هدف انتخاب می‌کند.

  • مثال: «در را باز می‌کنم تا وارد اتاق شوم.»

این فریم‌ورک بیشتر در سیستم‌هایی استفاده می‌شود که نیاز به استدلال و تصمیم‌گیری هوشمندانه دارند، مانند ربات‌های صنعتی یا ایجنت‌های هوشمند در شبیه‌سازی‌های پیچیده.

به‌طور خلاصه:

  • Reactive: سریع ولی ساده
  • Deliberative: تحلیلی و هوشمند، اما کندتر
  • Cognitive: انسان‌مانند، سازگار و یادگیرنده
  • BDI: چارچوب منطقی برای تصمیم‌گیری هدف‌محور

جمع بندی

اگر تا دیروز هوش مصنوعی فقط نقش یک موتور تولید متن یا تحلیل‌گر داده را بازی می‌کرد، امروز با معماری ایجنت‌محور (Agentic Architecture) وارد دنیای تازه‌ای شده‌ایم. دنیایی که در آن، ایجنت‌ها نه‌تنها پاسخ می‌دهند، بلکه تصمیم می‌گیرند، ابزارها را فراخوانی می‌کنند، داده‌های جدید جمع می‌کنند و مثل یک تیم واقعی، با هم همکاری می‌کنند.

۱۴ ترند برتر هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ که آینده فناوری را دگرگون می‌کنند
 ترندهای برتر هوش مصنوعی

سوالات متداول

۱. معماری ایجنت‌محور چه تفاوتی با معماری سنتی هوش مصنوعی دارد؟

در معماری سنتی، یک LLM مثل GPT صرفاً جواب می‌دهد و کار تمام می‌شود. اما در معماری ایجنت‌محور، شما با یک سیستم زنده سروکار دارید که می‌تواند هدف تعیین کند، داده‌های جدید بگیرد، چند مرحله را پشت‌سر هم اجرا کند و حتی بین چند ابزار یا API جابه‌جا شود.

۲. معماری تک‌عاملی بهتر است یا چندعاملی؟

این موضوع بستگی به پروژه دارد. برای کارهای سبک مثل توصیه فیلم یا یک چت‌بات ساده، معماری تک‌عاملی کفایت می‌کند.

۳. معماری عمودی، افقی و ترکیبی چه فرقی دارند؟

  • عمودی: یک رهبر دارد و بقیه ایجنت‌ها تابع او هستند؛ مناسب کارهای ترتیبی.
  • افقی: همه ایجنت‌ها برابرند و مثل یک تیم همفکری کار می‌کنند.
  • ترکیبی: ترکیبی از دو حالت قبلی است و بسته به شرایط می‌تواند رهبری یا همکاری آزاد داشته باشد.

۴. معماری ایجنت‌محور بیشتر کجا استفاده می‌شود؟

کاربردهایش خیلی متنوع است؛ از چت‌بات‌های پیشرفته و تحلیل داده گرفته تا دستیارهای شخصی و سیستم‌های هوش مصنوعی سازمانی.

به اشتراک بگذارید